راهکارهای دیروز پاسخگوی مسایل فردا نیستند. سرعت تغییرات به قدری افزایش پیدا کرده است که شاهد بیشتر شدن فضای عدم قطعیت و ابهام در دنیای کسبوکار هستیم. طبیعی است که در این فضا نمیتوانیم از راههایی که قبلتر به آنها عادت داشتیم بهره بگیریم. برای مواجهه با مشکلات دنیای جدید باید از تفکر سنتی فاصله گرفته و تفکر نوین را دنبال کنیم. یافتن راهی برای حل مشکلات پیچیده نیازمند راهکارهای نوآورانه است. برای شروع نیاز است به تعریفی مشترک از مشکلات پیچیده برسیم.
مشکلات نابکار، مشکلاتی که راهکاری ساده ندارند
مشکلات نابکار مشکلاتی با عوامل بههموابسته هستند که یافتن راهکار برای آنها ناممکن به نظر میرسد. حل مسایل نابکار نیازمند درک عمیق از ذینفعان درگیر است. عوامل مشکلات نابکار در بیشتر موارد نقص دارند و از این رو تعریف دقیق مساله کاری دشوار است. در این شرایط استفاده از روشهای نوآورانه مانند تفکر طراحی میتواند راهگشا باشد. مشکلات پیچیدهی حوزههای سلامت و آموزش از مثالهای مشکلات نابکار به شمار میروند.
۱۰ ویژگی مشکلات نابکار
برای تشخیص مشکلات نابکار از سایر مشکلات نیازمند شناسایی ویژگیهای مشترک این دست از مشکلات هستیم. اولین گام حل مشکلات پیچیده، شناسایی درست آنها است. در ادامه ده ویژگی مشکلات نابکار را مرور میکنیم. هرچه مشکلاتی که با آنها مواجه میشویم ویژگیهای بیشتری از این موارد را دارا باشند نسبت به نابکار بودن آنها اطمینان بیشتری مییابیم.
۱. مشکلات نابکار تعریفی دقیق ندارند
۲. مشکلات نابکار راهکاری نهایی ندارند
۳. درست و غلط وجود ندارد، راهکارها بهتر یا بدترند
۴. راهکارها را نمیتوان آنی یا همهجانبه سنجید
۵. فرصتی برای آزمون و خطا وجود ندارد
۶. نقطهی پایانی برای راهکارها وجود ندارد
۷. مشکلات نابکار یکتا هستند
۸. هر مشکل نشانهی مشکلی دیگر است
۹. حق اشتباه وجود ندارد
۱۰. تمام مسیولیت برعهده ارایهدهندهی راهکار است
در دنیای امروز همچنان با مشکلات نابکار قدیمی دست و پنجه نرم میکنیم. با این وجود هر روز با نمونههای بیشتری از این مسایل نیز مواجه میشویم. برای نمونه، استراتژی کسبوکار امروزه در دستهی مشکلات نابکار قرار میگیرد چرا که مشکلات مربوط به استراتژی حداقل دارای پنج ویژگی از ویژگیهای مشکلات نابکار هستند. سوال این است که، چه قدیمی و چه جدید، چطور باید مشکلات نابکار را حل کنیم؟ تفکر طراحی روشی نوآورانه برای مواجهه با این دست مشکلات است.
تفکر طراحی، راهکاری برای حل مشکلات پیچیده
ریچارد بیوکَنن، نظریهپرداز حوزه دیزاین، برای اولین بار تفکر طراحی را به نوآوری لازم برای مواجهه با مشکلات نابکار پیوند زد. چندین متفکر دیگر نیز همین روند را پی گرفته و پیشنهاد دادند برای حل مشکلات پیچیده باید از تفکر سیستمی استفاده کنیم. در واقع ترکیبی از تفکر سیستمی و روشهای چابک میتواند یاریگر ما در روبرو شدن با مسایل نابکار باشد.
تفکر سیستمی فرایند درک نحوه تاثیرگذاری اجزای یک سیستم روی یکدیگر و دیگر سیستمها است. بدین ترتیب ابزاری مناسب برای مواجه شدن با مشکلات نابکار است. این فرایند در ترکیب با روشهای چابک، مجموعهای قدرتمند برای حل مسایل میسازند. روش چابک رویکردی تکرارشونده به طراحی و توسعه محصول است. چابک از طریق تقویت همکاری به راهکارهای بهتری میرسد. محیط چابک و همدلانه موجب میشود بتوانیم به صورت کارا و مفید نیازهای در حال تغییر ذینفعان را پوشش دهیم.
تفکر سیستمی و چابک در هر تکرار به راهکاری بهتر میرسند چرا که همراه با مشکل نابکار تکامل مییابند.